فصل²فیک؛[بازی دوباره...]

P²⁶

فلیکس:که اینطورپس کار تهیونگ بوده
مینسو:آر....(حرفش باصدای تیر قطع شد)
جونگ کوک:صدای چی بود
جیمین:نمیدونم
بادیگارد:قربان بهمون حمله شده
جیمین:کیه؟
بادیگارد:دشمنتون تهیونگ
جیمین:اَه توف به این شانس حتما اومده دنبال مینسو
مینسو:من نمیخوام دوباره برگردم پیشش
فلیکس:نگران نباش
جیمین:فلیکس تو بامینسو برو طبقه ی بالا یه اتاق هست که درش مشکیه برین اونجا وکوک توهم همراه من بیا
جونگ کوک وفلیکس:باشه
جیمین:جونگ کو‌ک بدو بریم
جونگ کوک:باشه
فلیکس:مینسو توهم عجله کن بریم

مینسو ویو
بافلیکس رفتم طبقه ی بالا تو اتاقی که درش مشکی بود بعد۵مین هنوز صدای تیرمیومد وکه یهو جونگ کوک اومد وبه فلیکس گفت

جونگ کوک:فلیکس توهم بیا تعدادشون زیاده
فلیکس:ولی مینسو چی؟
جونگ کوک:این کلید اتاقه جیمین میگه درش محکمه شکسته نمیشه پس قفل میکنیم در رو
فلیکس:باشه...مینسو پس تو اینجا بمون تا برگردیم
مینسو:با..باشه

مینسو ویو
فلیکس وجونگ کوک رفتن منم با ترس گوشه ی اون اتاق نشسته بودم که چشمم به پنجره افتاد پنجره باز بود نکنه نکنه تهیونگ بخواد منو ببره واز پنجره بیاد داخل...وقتی تو فکرم سردرگم بودم صداش اومد.....


[ادامه دارد...]
خ
م
ا
ر
ی

لایک کنیننننن